نوع :
عبارت
کاربرد دیگر :
پشت صحنه
مثال ها :
1.Ich würde gerne wissen, was hinter den Kulissen eines Filmsets geschieht.
1.من واقعاً میخواهم بدانم که چه اتفاقی در پشت صحنه یک مجموعه فیلم میگذرد.
2.Rom und Wittelsbach, die geheimen Kräfte hinter den Kulissen, haben interveniert.
2."رم و ویتسلباخ"، قدرتهای پنهانی پشت پرده، مداخله کردند.
1.من واقعاً میخواهم بدانم که چه اتفاقی در پشت صحنه یک مجموعه فیلم میگذرد.
2.Rom und Wittelsbach, die geheimen Kräfte hinter den Kulissen, haben interveniert.
2."رم و ویتسلباخ"، قدرتهای پنهانی پشت پرده، مداخله کردند.
مرجع :
کتاب Sicher سطح C1.2 ، درس 2
ex1 :
hinter den Kulissen schauen|=| عوامل پشت پرده را شناختن [پی بردن]|*|Ich bin eine neugierige Person, ich muss hinter die Kulissen schauen.|+| من یک فرد کنجکاو هستم، باید (به آن) پی ببرم.
دسته بندی: